به گزارش مشرق، وزارت نفت در حالی قرارداد جدید نفتی با شرکت فرانسوی توتال را امضا کرد که این شرکت سابقه سیاهی در بدعهدی به تعهدات خود در قراردادهای قبلی دارد. این سابقه به کارنامه غیرقابل قبول دولت یازدهم و چنگ اندازیهای این دولت به برجام و چشم امید به شرکت ها و سرمایه گذاریهای خارجی برای بهبود اوضاع، بدون تکیه به توان داخلی و تحقق اقتصاد مقاومتی میرسد.
اما در خصوص شرکت توتال فرانسوی باید گفت که در سال ۱۹۲۴ توسط ارنست مرسییر تاسیس شد. این شرکت، یکی از شش کمپانی بزرگ نفتی جهان همچنین هشتمین شرکت بزرگ جهان محسوب می شود که در ۳۰ کشور شعبه دارد. کمپانی توتال در تمامی حوزههای صنایع نفت و گاز و در زمینه اکتشاف و تولید نفت خام و گاز طبیعی و نیز تولید برق، احداث خطوط لوله، پالایش و بازاریابی نفت خام و گاز طبیعی فعالیت میکند.
نگرانی از تکرار بدعهدیها
با این حال توتال فرانسه کارنامه قابل قبولی از حضورش در ایران ندارد و اکنون حضور مجددش در پارس جنوبی نگرانی های بسیاری از تکرار بدعهدی های گذشته در پی داشته است.
بیش از سه دهه است که این شرکت در توسعه بخش قطری میدان مشترک گازی پارس جنوبی با استفاده از مدل قراردادی مشارکت در تولید حضور دارد و به عبارتی شریک کشور قطر محسوب می شود لذا منطقی است اگر از اطلاعات کسب شده از ایران برای افزایش تولید گاز در سمت قطر استفاده و سهم ایران از گاز این میدان مشترک را کاهش دهد.
چنانچه این شرکت متهم است به شکل عمدی پارس جنوبی را به شیوه ای توسعه داده است که از یک طرف ایران از لایههای غیر مشترک با قطر به جای لایههای مشترک با این کشور برداشت کند و از دیگر سوی فازهای مرزی توسعه پیدا نکند و ایران به سمت توسعه بخش های مرکزی پارس جنوبی حرکت کند.
افشای واقعیت تلخ یک حقه کثیف!
این واقعیت توسط منصور دفتریان، رئیس انجمن مهندسی گاز ایران در مصاحبه با یکی از خبرگزاریها در سال 91 افشا و وی از اخلال عمدی شرکت توتال فرانسه در شیوه برداشت گاز از لایههای میدان مشترک گازی پارس جنوبی پرده بر می دارد و از آن با عنوان حقه بازی بزرگ یاد می کند.
دفتریان در توضیحی بیان می کند که «در میدان گازی پارس جنوبی چهار لایه گازی وجود دارد، اما 10 سال است که ایران از بزرگ ترین لایه گازی این میدان برداشتی نداشته چرا که طرح شرکت توتال برای برداشت کامل نبوده و کسی هم متوجه این موضوع نشده است!» وی این کار توتال را طبق تحقیقات انجمن گاز کاملا عمدی دانسته و طرف ایرانی را در این میان بازی خورده می داند و معتقد است که تاریخ بعدها در خصوص این بدعهدی یا به عبارتی حقه بازی توتال فرانسوی قضاوت خواهد کرد.
پولهایی که مهر سکوت میزند ...
با این حال توتال و حتی مسئولان وزارت نفت با وجود بازتاب های گسترده این افشاگری در نشریات و رسانه ها پاسخی نمی دهند و این خود موید بی تعهدی ها و کلاه گشاد توتال بر سر ایران است و بماند که توتال برای رسیدن به این قرارداد به برخی مدیران وزارت نفت رشوه داده و این مهر سکوت بر لب های وزارت نفت در قبال این پایمالی حقوق ملی زد، سکوتی که مولود همان پول های فرانسوی بوده است.
چنانچه احمد توکلی، رئیس هیئت مدیره سازمان مردم نهاد دیده بان شفافیت و عدالت چندی پیش با ارسال نامهای به حجت الاسلام منتظری، دادستان کل کشور ضمن ارائه اسناد مربوط به پرداخت رشوه توسط شرکت توتال به یکی از مقامات نفتی ایرانی در دوره اصلاحات و اعتراض شدید به تلاشهای وزارت نفت برای بازگشت مجدد این شرکت فرانسوی به صنعت نفت و گاز ایران، خواستار برخورد مراجع قضایی با این امر می شود.
از دیگر بدعهدی های توتال در توافق نامه های بین ایران و این شرکت به منظور توسعه فاز 11 پارس جنوبی در سال 79 روی داد که با بهانه هایی نظیر رقم قرارداد، توسعه این فاز پارس جنوبی را 8 سال به تاخیر انداخت. توتال در سال 87 نیز به بهانه ریسک بسیار بالای سرمایه گذاری در ایران از صنعت نفت و گاز کشورمان خارج شد .
همچنین در سال ۱۳۷۹ شرکت توتال برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی و ساخت یک کارخانه تولید LNG قراردادی را با شرکت نفت ایران امضا کرد که مطالعات و مراحل اولیه آن هم در چند سال انجام شد اما از میانه های دهه 80 و با افزایش هزینه اجرای این پروژه از ایران رفت.
بدعهدیهای توتال در ایران به کام قطریها
بدعهدی های توتال در توسعه پارس جنوبی در مواجهه با ایران طی دو دهه اخیر یعنی فازهای 2 و 3 و همچنین 11 موید این نکته است که شرکت مذکور به هیچ عنوان حاضر نخواهد بود که منافع بلند مدت و جذاب تر خود در بخش قطری این میدان مشترک گازی را به نفع ایران نادیده بگیرد.
چنانچه به گفته اصغر ابراهیمی اصل، معاون وزیر نفت در دولت های نهم تا یازدهم «ما برداشت از ذخائر گازی پارس جنوبی را 11 سال پس از قطر آغاز کردیم و توتال حفاری چاهها را به فاصله 100 کیلومتری از مرز برد که به نفع رقیبان ما تمام می شد.» وی در مصاحبه ای نمای واضح تری از بدعهدی و بی تعهدی توتال را به تصویر می کشد و می افزاید که « توتال کلاه سر جمهوری اسلامی ایران گذاشت و به جای اینکه بیاید نزدیک مرز با قطر شروع به بهره برداری کند، آمد فاز دو و سه را در وسط میدان به طرف ساحل ما قرار داد و آنجا سرمایه گذاری کرد. »
توتال آنقدر بدعهدی و بیتعهدی در مواجهه با ایران داشته که حضور مجددش در پارس جنوبی برای خود فرانسویها هم باور کردنی نبود؛ جایگاه توتال در توسعه بخش قطری میدان پارس جنوبی، نوعی فاجعه محسوب میشود و همین به افزایش موج نگرانی از امضای قراردادهای جدید دامن می زند.